28- تدابیر معماری سنتی و بهره برداری از امکانات موجود
زهره بزرگ نیا
چاپ شده در: فصلنامه "معمار "شماره 29
تاریخ انتشار: بهمن و اسفند 1383
شرايط متنوع اقليمي موجب شده كه اقوام گوناگوني كه دراين آب وخاك زيسته اند،براي بهره وري از امكانات و مقابله باشرايط متنوع و بيشتر نامساعداقليمي تدابيري بيانديشند كه گاه قابل توجه و تأمل است.در اين مقاله ابتدا اشاره اي كوتاه به شرايط اقليمي ايران خواهيم داشت سپس به معرفي امكانات و كمبودها و نحوه بهره وري از امكانات ومقابله با ناسازگاريها می پردازیم.
يك: شرايط اقليمي
عوامل تأثيرگذار بر شرايط اقليمي شامل زاويه تابش خورشيد، عرض جغرافيايي يا فاصله از خط استوا، شدت و جهت جريان بادها، وجود يا كمبود آب و ارتفاع از سطح درياست.
صاحب نظران ديدگاههاي متفاوتي درباره تقسيم بندي اقليمي دارند بر اساس نظريه كوپن دانشمند اتريشي، ايران با قرار گرفتن در بين 26 تا 42 درجه عرض جغرافيايي شمالي در منطقه گرم قرار گرفته است و براساس تقسيمات اقليمي آقاي دكتر حسن گنجي، در ايران، چهار اقليم وجود دارد معتدل و مرطوب (سواحل جنوبي درياي خزر)، سرد و برفي (مناطق كوهستاني غرب كشور)، گرم و خشك (فلات مركزي شامل دو قسمت بياباني و نيمه بياباني)، گرم و مرطوب (سواحل جنوبي ايران).
اقليم مناطق سواحل جنوبي درياي خزر و مناطق كوهستاني غرب كشور از شرايط مساعدتري براي زيست، نسبت به فلات مركزي و سواحل جنوبي ايران برخوردار است. كمبود آب، توسعه روزافزون كوير، وزش بادهاي 120 روزه در فلات مركزي، كمبود آب شيرين، گرماي طاقت فرسا و هواي شرجي تابستان در سواحل درياي عمان و خليج فارس از جمله مشكلات عمده اين مناطق هستند و ساكنين اين سرزمين از ديرباز براي مساعد كردن شرايط زيست خود و مقابله با شرايط نامساعد اقليمي، در بخش بسيار وسيعي از كشور و نيز براي حداكثر استفاده از امكانات طبيعي براي مقابله با مشكلات طبيعي به شرح زير عمل نموده اند.
دو: بهره وري از امكانات موجود
خاك، آب، باد، سه عنصري هستند كه نقش تعيين كننده در ساختار معماري ايران داشته اند استفاده از خاك به عنوان مصالح عمده معماري سنتي ايران بر همگان شناخته شده است. دكتر منير بوشناكي رئيس ميراث فرهنگي سازمان جهاني يونسكو در سال 1372 معماران كاشان را بزرگترين كيمياگران تاريخ نام نهاده زيرا از خاك طلا ساخته اند. پرداختن به خاك از حوصله اين مقاله خارج است زيرا بخش قابل توجهي از معماري سنتي را در برمي گيرد. در اين مقاله به دو عنصر آب و باد مي پردازيم و در انتها توضيح كوتاهي درباره مكانهاي ويژه اي به نام شوادان و كبوترخان خواهيم داشت.
آب
آب مايه حيات است و بزرگترين و ديرينه ترين تمدنهاي انساني در كنار رودهاي بزرگ شكل گرفته است. كمبود آب بزرگترين مشكل اين سرزمين از ديرباز بوده است، پرستش آناهيتا به عنوان ايزد بانوي آب و ساختن معابد عظيمي كه در بيشاپور و كنگاور نمونههاي آن مشاهده ميشود و ارج نهادن به گريستن در مراسم گوناگون از جمله سوگ سياوش به عنوان جادوي باران آوري گوياي اين حقيقت است و ساكنين اين منطقه براي دستيابي و حفظ آن تدابيري به اين شرح انديشيده اند.
قنات يا كاريز
”قناتسازي يكي از درخشانترين نمونههاي اين گونه فنون است كه به عقيده برخي از متخصصان تقريباً از هزار سال پيش از ميلاد مسيح در شرق و از جمله در ايران به كار گرفته شده است. استفاده مصنوعي از آبهاي زيرزمين در بخش اعظم هزاره اول پيش از ميلاد - حتي در دوران هخامنشيان، آبرساني به وسيله قنات يك روش تهيه آب بوده است كه به منظور كشاورزي و ايجاد سكونت در مناطق خشك و نيمهخشك ايران ابداع شد، اين شيوه هنوز با وجود پيدايش روشهاي جديد در استفاده از آبهاي زيرزمين از امتيازات خاص برخوردار است كه در تلفيق با تكنولوژي جديد ميتواند بازده بهتري داشته باشد“ (1)
نقشه شماره (1) محدوده گسترش تمدن كاريزي را كه شهرهاي سبزوار، شاهرود، سمنان، تهران، قم، كاشان، نائين، يزد، كرمان، بم، طبس، بيرجند و قائن را شامل ميشود نشان ميدهد كه تمركز قنات در اين منطقه قابل ملاحظه است ولي در ساير نقاط خارج از اين محدوده نيز استفاده از قنات معمول بوده است.
”اين سيستم از مشرق زمين به شمال آفريقا و اسپانيا و روم راه يافت. قدمت مستند قنات به سال 550 قبل از ميلاد ميرسد كه در اين سال هنگامي كه اكباتان پايتخت پادشاهان ماد به محاصره درآمد دشمن در بيرون شهر مسير قنات را كه آب موردنياز شهر از آن تأمين ميشد منحرف كرد تا شهر ناگزير از تسليم گردد.“ (2)
در كشور چين نيز اين فن با نام ”كارز“ مورد استفاده قرار ميگرفته است. (3)
نقشه شماره (2) منظره هوايي قنات و پلان و مقطع يك قنات را نشان ميدهد.
نقشه شماره (1)
نقشه محدوده گسترش تمدن كاريزي
برگرفته از مقاله دكتر محمد حسين پاپلي يزدي
مجيد لباف خانيكي
نقشه شماره (2)
نمايش يك قنات از پهلو و از بالا
برگرفته از مجموعه مقالات همايش بين المللي قنات
مقاله دكتر سيد احمد مير باقري
آب انبار
”به دليل خشكي آب و هواي بخش عمدهاي از كشور ايران و عدم ريزش باران كافي در بيش از شش ماه از سال در اكثر نقاط و در نتيجه فصلي بودن آب رودخانهها و عدم امكان دسترسي به آب، تمهيدات گوناگوني جهت تأمين آب شيرين درفصول خشك سال شده است.
قديميترين آثار بجاي مانده از آبانبار تقريباً با پيدايش اولين تمدنهاي ايران همزمان است. مخزن آبانبار شهر ايلامي – دورانتاش در چغازنبيل (در چهل كيلومتري جنوب شرقي شهر تاريخي شوش در استان خوزستان) مربوط به هزاره دوم قبل از ميلاد هنوز باقي است. از دوران حكومت هخامنشيان نيز بقاياي آبانبار و آب راههاي متعدد در قصر تخت جمشيد وجود دارد. آب انبار در نواحي گرم و خشك از جمله ملزومات مهم براي تداوم زندگي در اين مناطق بوده و در اكثر محلات شهري و روستاها يك يا چند آبانبار وجود داشته است. اين آبانبارها شامل يك مخزن (خزينه يا تنوره نيز ناميده ميشود) بزرگ مكعب يا مكعب مستطيل و يا استوانهاي شكل در داخل زمين بودهاند كه روي مخزن را با طاق قوسي و يا گنبدي ميپوشاندند. “ (4)
آب انبار و حوض انبارها را ميتوان به سه گروه، آب انبارهاي كشاورزي، آبانبارهاي روستائي – شهري و آب انبارهاي ميان راهي تقسيم نمود آبانبارهاي كشاورزي را در جوار باغات و اراضي كشاورزي و آبانبارهاي روستايي– شهري را در مركز روستاها و يا در محلههاي مختلف شهر و آبانبارهاي ميان راهي يا صحرايي را در كنار جادهها و مسير راهها براي استفاده مسافرين و كاروانها و يا دركنار كاروانسراها ميساختند. (5) در حال حاضر در مسير جاده بيرجند – مشهد تعداد زيادي از اين آبانبارها مشاهده ميشود.
خزينه آب انبار معمولاً يك و گاهي دو راهپله براي برداشت آب داشته است. راهپله تا عمق كف آبانبار و تا سطح ”پاشير“ به پائين ميرفته است. آبانبارهايي كه دو راه پله داشتند در مواردي بوده كه دو گروه مختلف از آن استفاده ميكردند مانند آب انباري در شهر يزد كه از يك راهپله و پاشير مسلمانان و از ديگري زردشتيان استفاده ميكردند. آب انبارهاي مناطق جنوبي ايران پله و پاشير ندارد و آب بوسيله سطل برداشته مي شود در نتيجه آلوده شدن آب بدينوسيله بسيار محتمل است علاوه بر آن به دليل تهويه نشدن امكان گنديدگي و لجن بستن آب انبار نيز بسيار زياد است.
منابع تامین آب انبارها
آب آبانبارها عمدتاً از قناتها، نهرها و گاهي از چاه تأمين ميگردد.* در اين جا تأكيد بر آب انبارهايي است كه در مناطق كم آب مورد استفاده قرار ميگيرد زيرا محدوده استفاده از آبانبار بسيار وسيعتر از محدوده قنات است و گاه شمال ايران يعني بخشهايي از استان مازندران و گلستان و جنوب ايران يعني استان فارس و هرمزگان و جزاير درياي عمان و از غرب تا استان قزوين را در بر ميگيرد.
آبانبارهايي كه آب آنها از قناتها تأمين ميشد ميتوانستند بطور پراكنده در سطح شهر بنا گردند ولي در مواردي كه آب آنها از طريق نهرها و بركهها و سيلابها در زمستان و يا اوايل بهار تأمين ميشد معمولاً بطور متمركز و در كنار هم قرار ميگرفتند مانند آب انبارهاي شهرهاي “ اوز”، “ گراش” و بستک در لارستان و يا آب انبارهاي ”بركه عباسي“در بندر لنگه. (6)
در بندر تركمن واقع در استان گلستان كه منازل و بناهاي عمومي آب انبار خصوصي دارند، آب باران را از سقفهاي شيبدار بوسيله لوله به آبانبار هدايت ميكنند و به اين ترتيب آب را جمعآوري و حفظ مينمايند.
در بندر لافت واقع در جزيره قشم 360 حلقه چاه است كه به چاههاي “ تلا” يا “ طلا” معروف هستند اين چاهها در كنار آبانبار بزرگي ساخته شدهاند. در روستاي “ هلر” در همان جزيره نيز تعداد زيادي چاه در كنار هم ساخته شده كه به نظر ميرسد، وسيله جيرهبندي آب روزانه در طول سال باشد و هر حلقه چاه به يك روز سال اختصاص داشته باشد. ”نكته قابل توجه آنست كه هنوز غالب ناخدايان و ملوانان محلّي كنار كارون و شط العرب و خليج فارس سال را 360 روز ميدانند و اين تقويم را تقويم دريايي مينامند و دقت در اين نام اهميت بسيار دارد.” (7)
پلان و مقطع آبانبار شش بادگيره. اين آبانبار دو راهپله دارد يكي براي مسلمانان و ديگري براي زرتشتيان. خاك مجاور مخزن به عنوان پشتبند در مقابل نيروي جانبي آب داخل مخزن و گنبد روي آن عمل ميكند.
برگرفته از كتاب بررسي اقليمي ابنيه سنتي ايران
مقطع یک بادگیر
برگرفته از كتاب ساخت شهر و معماري در اقليم گرم و خشك ايران (محمود توسلي)
چاههاي طلاي بندر لافت
آبانباري در بندرعباس آبانبار بندر لافت
آبانبار دو مخزنه كيش (جديد ساز) كه شباهتي به آبانبارهاي منطقه ندارد.
چاههاي روستاي هُلَر در جزيره قشم
آبانبار شهر خوسف در غرب بيرجند
آب انبار سيد صحرا در يزد
ورودي آبانبار سيد صحرا در يزد كه معمار آن استاد علياكبر يزدآبادي است.
يخچال
يخچال يا يخدان وسيله اي براي حفظ و نگهداري يخ زمستان و استفاده از آن در فصول گرم سال است. براي اين منظور در فصل زمستان ابتدا گودال عميقي به سمت شمال حفر ميكردند و در مقابل آن حوضچههايي مي ساختند كه شبهاي زمستان آنها را پر از آب ميكردند و صبح هنگامي كه آب منجمد شده بود يخ را قطعه قطعه كرده و به داخل گودالي كه بشكل تنوره آبانبار ميساختند قرار ميدادند و در يخچال را ميبستند معمولاً ديوار بلند و طويلي در كنار يخچال براي ايجاد سايه و جلوگيري از تابش آفتاب مي ساختند و تابستان در آن را باز و از يخ آن استفاده ميشد. در نقاطي كه بارش برف در زمستان معمول بود يخچالها را از برف پر مي كردند و مي كوبيدند.
يخچال مؤيدي در كرمان. در اين شكل گنبد مخزن، پشت بند هوائي، و ديوار سايه انداز مشخص ميباشد.
مقطع و پلان يخچال ميبد در استان يزد
برگرفته از كتاب بررسي اقليمي ابنيه سنتي ايران
انواع ديوار سايهانداز و موقعيت آن نسبت به گنبد يخچال و محل يخبند در اين دو شكل و شكل بعدي مشخص است. شكل سمت راست مربوط به يخچال ابرقو و هنوز پابرجا است و شكل سمت چپ يخچال قديمي يزد است كه ديگر اثري از آن وجود ندارد.
”برگرفته از كتاب بررسي اقليمي ابنيه سنتي ايران“
نحوه حمل يخ از داخل يخچال به خارج آن.
يخچال ميبد در استان يزد –
در اين شكل و در شكل قبلي،
از جنوب به شمال به ترتيب گنبد يخچال،
ديوار سايهانداز و محل يخبند قرار دارد.
یخچال شوکت آباد بیرجند
آسياب
در بسياري از نقاط ايران حتي روستاها از آسياب آبي براي آرد كردن غلات استفاده ميشد در تصاوير معروفترين آسيابهاي ايران يعني آسيابهاي شهر شوشتر ديده ميشود به اين ترتيب كه با ايجاد اختلاف سطح، آب با فشار وارد تنوره آسياب مي شد و منجر به چرخيدن سنگ روئين آسياب مي گرديدو از دريچه اي به تدريج غلات بين دو سنگ قرار مي گرفت و با چرخش سنگ روئين آرد تهيه مي گرديد و از دريچه ديگري خارج مي شد.
آسیاب آبی شوشتر
آّسياب آبی شوشتر
باد
بادگير: با شنيدن كلمه باد همه به ياد بادگير ميافتند. بادگير معروفترين عنصر معماري سنتي ايران است كه با استفاده از آن هواي خنك وارد فضاي خانه ميشود و هواي گرم و آلوده به بيرون فرستاه ميشود يعني كار مكش را انجام ميدهد و گاهي مواقع در قسمت زيرين آن يعني مكاني كه باد وارد فضا مي شود حوضي قرار ميدهند كه هواي خشك با برخورد به سطح آب از خشكي آن كاسته مي شود، هوايي مطبوع را به فضاي خانه ببخشد. بادگير انواع متفاوتي دارد در بعضي نقاط كه باد از هر چهار جهت ميوزد و باد نامناسبي نيست از بادگير چهار طرفه و در مناطقي كه باد نامناسب وجود دارد و يا باد فقط از يك طرف ميوزد از بادگير يك، دو و سه طرفه استفاده ميشده است. در كتاب مجموعه مقالات مردم شناسي ايران دفتر اول(8) بادگيرها را به سه گروه يك طبقه تا سه طبقه كه مورد آخر در شهر تفت مورد بررسي قرار گرفته تقسيم نموده است. در اين كتاب سه نوع بادگير به نامهاي اردكاني، كرماني و يزدي معرفي شده كه اولي رو به شمال دارد و يك طرفه است چنين بادگيري در شهر خوسف واقع در غرب بيرجند مركز استان خراسان جنوبي نيز وجود دارد. بادگير كرماني كه ساده و تقريباً محقر و دو طرفه يا دو قله است و بادگير يزدي چهار طرفه يا چهار سو است.
مقطع و پلان بادگیری در عقدا
برگرفته از سيري در معماري آب انبارهاي يزد، غلامحسين معماريان
بادگیر باغ دولت آباد بادگیر میدان خان یزد
بادگیری در خوسف
بادگیر بندر لنگه
بادگير مدرسه غياثيه خرگرد
بادگير خانه اسمني در بندر لنگه بادگير بندر لافت
آسباد: استفاده از نيروي باد در آسبادها بسيار چشمگير است در حاشيه شرقي ايران از شمال خراسان تا بخشهايي از سيستان و بلوچستان آسبادها مورد استفاده قرار مي گرفتند كه وسيله آرد كردن غلات بودند نحوه عمل در آسبادها مشابه آسياب است و باد به جاي آب عمل مي كند. يك ستون چوبي كه يك سر آن به سنگ آسباد متصل است و سمت ديگر آن به يك تير چوبي متصل بوده داراي پرههاي چوبي است که نيروي باد پره ها را به حركت درمي آورد و موجب چرخيدن ستون چوبي و در نتيجه سنگ روئين آسباد مي گردد.
بسياري از اين آسبادها تخريب شده است مثلاً در شهر خواف بقاياي آسبادها مشاهده مي شود ولي در نشتيفان روستايي در حوالي خرگرد بر سر راه قائن به خواف تعداد زيادي آسباد سالم مشاهده مي شود كه رديف در كنار هم قرار گرفته اند و به نظر مي رسد كه ارائه خدمات به منطقه را به عهده داشته و تنها يك يا چند روستا نياز به اينهمه آسباد نداشته اند.
نماي روبرو از آسباد روستاي نشتيفان نماي جلويي از آسباد روستاي نشتيفان
فضاي داخلي دو آسباد در روستاي نشتيفان
نماي پشتي آسباد روستاي نشتيفان
سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري آسبادهاي نشتيفان را به ثبت رسانده است و در حال مرمت بعضي از آسبادها در نقاط مختلف از جمله روستاي خوانشرف در حوالي نهبندان است. در نشتيفان آسبادها در مجاورت گورستان عظيمي قرار گرفته اند كه ارتفاع سنگ قبرهاي ايستاده آن گاهي به بيش از دو متر مي رسد و گور زنان و مردان باهم تفاوت دارد.
بر گرفته از ساخت شهر و معماري در اقليم گرم و خشك ايران
نمای یک آسباد
طراحي از مهندس سعيد سادات نيا
آسيابهاي شوشتر
تصویری از پره چوبی آسباد
تصویری از پره چوبی آسباد
تصویری از پره چوبی آسباد
شوادان و شبستان
در شهرهاي دزفول و شوشتر در استان خوزستان منازل مسكوني سنتي داراي فضايي به نام شبستان و شوادان هستند شبستانها نقش زيرزمين را ايفا ميكنند كه كاملاً در زير ساختمان اصلي قرار مي گيرند و يا به عبارتي ابتدا شبستان ساخته مي شد، پس از آن ساختمان اصلي روي آن بنا مي گرديد، اين فضا به دليل ارتباط كم با فضاي بيرون و تبادل حرارتي بسيار اندك، در فصل تابستان از قسمت اصلي خانه خنك تر بود ولي در اين فصل گرماي خوزستان بقدري طاقت فرسا است كه در اوج گرما شبستان جوابگوي نياز مردم نبوده است بهمين دليل نقبهايي در زيرزمين مي كندند و به حدود يك يا دو طبقه زير زمين دست مي يافتند و در آنجا اتاق و يا به عبارتي پناهگاهي براي خود بوجود مي آورند. شوادانها معمولاً در زير حياط كنده مي شدند و گاهي از شبستان و در بعضي نمونه ها از داخل حياط پلكاني دسترسي به آنها را تأمين مي نمود. طبيعي است كه فضاي حاصل شده خف و تاريك و دم كرده است بهمين دليل براي تهويه از سوراخهايي بنام بادکش يا "سي سرا" استفاده مي كردند كه نور و تهويه شوادان را تأمين مي نمود. شوادانها امروز به كلي بلا استفاده شده اند و كولرهاي گازي جاي آنها را به خوبي گرفته اند ولي قبل از آن، تنها راه نجات و زنده ماندن در آن اقليم پناه بردن به شوادانها بود هر چند که در مدت طولاني استفاده از آنها غيرممکن بود ولي براي چند ساعتي در روز پناهگاه قابل قبولي براي مردم محسوب مي گرديدند.
شوشتر
برگرفته از كتاب شناخت شهر و مسكن بومي در ايران اقليم گرم و نيم مرطوب
دزفول _ شوشتر
فرنگيس رحيميه _ مصطفي ربوبي
كبوترخان
كبوترخان يا كبوتر خانه يا برج كبوتر
در كتاب فرهنگ مهرازي ( معماري) ايران(8) اين بنا را به اين شرح توضيح داده است:
”ساختماني بيشتر گردبسته (برج مانند) كه در ديوارهاي دروني آن روزنهايي با آجر كاري درآورده شده تا كبوتران بتوانند در آنها لانه بكنند. از اين ساختمانها كه بيشتر در زمينهاي كشاورزي پيرامون اسپهان (اصفهان) ديده مي شود براي گردآوري سرگين كبوتران كه كود خاك مي شود بهره مي بردند“.
در کتاب کبوترخانه در ايران آمده است:
”هنوز روشن نيست که نخستين کبوترخان (کبوترخانه) به مثابه کارخانه کودسازي در چه تاريخ و در چه مکاني از جهان ابداع شده است اما شواهدي در دست است که نشان مي دهد کبوترخانه از ديرباز در ايران وجود داشته و ايرانيان در بناي کبوترخانه ها پيشگام بوده اند(9).“
در همان کتاب قدمت کبوترخان را حداقل هفتصد سال پيش اعلام کرده و تأکيد بر استفاده از کود کبوتر در اقتصاد کشاورزي و وضع قوانين براي حفظ آن را به غازان خان مغول (694-703 ق) نسبت داده است.
ارتفاع برجهاي کبوترخان 10 تا 20متر و قطرشان حدود 5 تا 10 متر است و در يک برج بزرگ حدود 5000 لانه شمارش گرديده و ابعاد هر لانه 30 × 25 × 20 سانتيمتر بوده است.
نقشه کبوترخانه هاي اصفهان گرد و اطراف گلپايگان و خوانسار که در غرب اصفهان قرار دارند مستطيل شکل است.
كبوترخانه هاي اطراف اصفهان
فضاي داخلي يك كبوترخان
به اين ترتيب مشاهده مي شود كه ساكنين نجد ايران تلاشهاي قابل توجهي براي مقابله با شرايط اقليمي نامساعد و بهره وري از امكانات موجود داشته اند كه قابل توجه و تحسين برانگيز است، ولي آنچه كه مايه تأسف است در جا زدن در نقطه شروع اين اختراعات است بطوري كه از قرنها پيش تاكنون نه تنها هيچ تغييري در آن ايجاد نشده و بدنبال راهي فراتر از آن نگشتيم بلکه حتي در بعضي موارد هيچ تلاشي جهت استفاده از تجربيات نقطه اي از نقطه ديگر و الگو برداري از آن مشاهده نميشود.
1 – صفحه 175 مجموعه مقالات همايش بينالمللي قنات جلد اول مقاله “قوانين مالكيت و بهرهبرداري از آب قنوات” - پروانه نيكطبع– ارديبهشت 1379 – ناشر شركت سهامي آب منطقهاي يزد
(2) – صفحه 176 مجموعه مقالات همايش بينالمللي قنات جلد اول مقاله ”قوانين مالكيت و بهرهبرداري از آب قنوات“ - پروانه نيكطبع – ارديبهشت 1379 – ناشر شركت سهامي آب منطقهاي يزد
(3) – مقاله "روابط فرهنگي بين ايران و چين" نگارش دكتر ناصر تكميل همايون - فصل نامه سير و سياحت (1)
(4) – بررسي اقليمي سنتي ايران – وحيد قباديان – انتشارات دانشگاه تهران – شماره مسلسل 3837
(5) – سيري در معماري آبانبارهاي يزد – غلامحسين معماريان – ناشر دانشگاه علم و صنعت – ديماه 1372
* در بسياري از شهرهايي كه با كمبود آب نيز مواجه نيستند از آبانبار براي دسترسي نزديكتر به آب استفاده ميشده و گاهي بسياري از منازل مسكوني نيز آبانبار داشتند كه بطور ماهيانه پر و مورد استفاده قرار ميگرفت.
(6) – لارستان، دكتر محمد باقر وثوقي، دفتر پژوهشهاي فرهنگي، 1380
(7) – تريانا، مجيد يكتايي، كتابخانه ابن سينا، 1341.
(8) - مجموعه مقالات مردم شناسي ايران، دفتر اول، سيد علي اصغر شريعتي زاده، مؤسسه فرهنگي و انتشاراتي پازينه، 1379
(8) - مركز تحقيقات ساختمان و مسكن وزارت مسكن و شهرسازي – چاپ اول 1382 – دكتر بيژن رفيعي سرشكي – مهندس ندا رفيعزاده – مهندس علي محمد رنجبر كرماني
(9) – کبوترخانه در ايران – سعيد هاديزاده کاخکي- از ايران چه ميدانيم؟ دفتر پژوهشهاي فرهنگي 1385